Actions

بر جھان دل من تاختنش را نگرید

From IQBAL

بر جھان دل من تاختنش را نگرید

بر جھان دل من تاختنش را نگرید

کشتن و سوختن و ساختنش را نگرید

روشن از پرتو آن ماہ دلی نیست کہ نیست

با ہزار آینہ پرداختنش را نگرید

آنکہ یکدست برد ملک سلیمانی چند

با فقیران دو جہان باختنش را نگرید

آنکہ شبخون بدل و دیدۂ دانایان ریخت

پیش نادان سپر انداختنش را نگرید